هفته گذشته دکتر عباس کبریاییزاده، رئیس سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی و اکبر برندگی، نایب رئیس سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی با حضور در میزگرد روزنامه ÷زشکی سپید به گفتوگو درباره مهمترین مشکلات امروز صنعت داروسازی و راهکارهای پیشنهادی پرداختند که بدین شرح است:
این روزها صدای اعتراض صنعت داروسازی را کم نمیشنویم. صنعت داروسازی انتظار دارد که در این وضعیت، دولت زیرساختها و تسهیلات را برایشان فراهم کند. با این حال برخی از منتقدان میگویند که این توقع صنعت داروسازی به جا نیست. زیرا زمانی که صنعت داروسازی سود خوبی داشت و باعث شد بخش خصوصی وارد میدان شود، دسترنج خودش محسوب شده اما وقتی مانند امروز ضرر کرده است، دولت مسئول است و باید کمک کند؟
دکتر کبریایی زاده: اولا وظیفه دولت صیانت از ظرفیتهای ملی است و یکی از این ظرفیتها، اشتغال، سرمایهگذاری، کارآفرینی و تولید است. به عبارت دیگر دولت باید از صنعت نساجی، صنعت تولید لاستیک، صنعت داروسازی و … صیانت کند، و در این مسئله شکی نیست. صنعت هم باید سود بدهد. وقتی میانگین سودآوری در صنعت داروسازی کشور زیر میانگین تورم است، این به مفهوم این است که همه صنعت دارند ضرر میدهند. کسی در صنعت بورس نمیتواند خلاف واقع را بگوید. بیش از ۷۰ درصد از صنعت داروسازی کشور در بورس است و تقریبا صد درصد آنها صورتهای مالیشان در سازمان بورس ثبت میشود و امکان اینکه غیر شفاف بخواهند عمل کنند، ندارند. اگر صنعتی سودآور است، نشانه بسیار خوبی برای پیشرفت کشور است. اگر صنعتی اعلام میکند که سود نمیبرد، این را باید به عنوان گریه بچهای دانست که یا دل درد دارد، یا گرسنه است و فکری باید به حال آن کرد.
منتقدان میگویند که صنعت داروسازی زمانی که سودآور بود، چرا نوسازی را انجام نداد؟ چرا هزینهای برای توسعه و تحقیق (R&D) نکرد؟
دکتر کبریاییزاده: اتفاقا شما در صنعت داروسازی میبینید در دورهای که صنعت خوب سود داشته ، بیشترین بازسازی و نوسازی انجام گرفته است. من در این زمینه پژوهشی به انگلیسی منتشر کردم و مقالهای درباره سودآوری صنعت داروسازی ایران در یک دوره ۱۵ ساله نوشتهام. درست در دوران طلایی سوددهی صنعت داروسازی، تولید داروهای جدید صورت گرفته است. تولید داروهای جدید یعنی چه؟ یعنی شرکت تحقیق میکند و محقق به کار میگیرد و این دو کاملا بهم متصل هستند. وقتی یک صنعت خوب سود میکند، میتواند تحقیق کند؛ وقتی خوب سود نمیکند، نمیتواند تحقیق کند.
دکتر برندگی: اقتصاد مقاومتی باعث شد که صنعت داروسازی ترغیب شود یا به عبارتی مجبور شود تا پایش را از مرزهای کشور فراتر بگذارد. به همین خاطر شرایط کشور با ۱۰ الی ۲۰ سال پیش متفاوت است. اگر تا ۵ الی ۶ سال پیش ما دارو را فقط برای خودمان تولید میکردیم و مستنداتمان تنها مورد تایید کشورمان بود، دیگر نمیتوانیم به آن کفایت کنیم. اگر بخواهیم به بازارهای اطرافمان و کشورهای بزرگ اروپایی نفوذ کنیم، لازم است روی داروهایمان بیشتر کار کنیم. این به این معناست که اگر قبلا مطالعات را روی ۱۲ نفر انجام میدادیم اکنون باید روی ۲۴ داوطلب انجام شود، زیرا حتی کشورهای اطراف نیز خواستار مستندات بیشتر هستند. در حالی که اکنون شرایط سخت است و صنعت با سودهای قدیم نمیتواند برای کشورهای خارجی مستندسازی کند. داروی جدید حاصل یک کار تحقیقاتی است و پول میخواهد. در حال حاضر نمیتوان گفت که با این سودها برو خارج از کشور دارویت را بفروش و از فضای رقابتی داخل خارج شو. شرکتهای داروسازی برای بیرون رفتن از بازار داخلی باید هزینههای زیادی را مجددا پرداخت کنند. با اینکه صنعت داروسازی این توانمندی را دارد، نمیتوان بیتوجه به سوددهی این صنعت، انتظار داشته باشیم که آنها بازارهای داخلی را رها کنند و به سوی بازارهای بینالمللی بروند. در حالی که متاسفانه این دید نسبت به نظام سوددهی صنعت وجود دارد. از سویی قیمتگذاری دارو دولتی است؛ از سویی دیگر نظام مالیاتی به صنعت فشار میآورد و در آخر دیرکرد نظام بیمهای موجب کمبود نقدینگی شده و خیلی از کارخانههای خوب کشور دو برابر آنچه سود دارند، مجبورند به بانک تسهیلات بدهند. با این شرایط چگونه میتواند با تحقیقات محدود گامی بردارد؟! در حال حاضر برای اینکه بتوان مستندات لازم برای صادرات دارویی را آماده کرد باید بالای ۱۰۰ میلیارد تومان هزینه کرد. بنابراین این صنعت را نمیتوان رها کرد و دولت وظیفه دارد از این صنعت حمایت کند زیرا این صنعت صدها و هزاران فرد را به کار گرفته و اشتغال درست کرده است.
اگر دولت این هزینهها را برای صنعت داروسازی کم نکند، چه در انتظار آنها خواهد بود؟
دکتر کبریاییزاده: دولت اگر در سال ۹۵ و ۹۶ به فریاد صنعت داروسازی نرسد مانند صنعت نساجی که زمانی زمینگیر شده بود؛ زمانی که رو به نابودی میرود، مجبور میشود دهها برابر سرمایهای را که امروز میتواند، باید هزینه کند. دولت اگر این کار را نکند به طور یقین میگویم که ناچار خواهد شد در سالهای آینده قید این صنعت را بزند که نمیتواند زیرا این صنعت با امنیت ملی و اجتماعی گره خورده است و باز هم آن اثربخشی کافی را نخواهد داشت و نوش داروی بعد از مرگ سهراب خواهد بود. در حالی که دولت میگوید قیمتگذاری دارو با من اما شما برای اینکه صنعت را بازسازی کنید، بروید ارز از بازار آزاد بخرید.
دکتر برندگی: به نظر من شرایط اصلا شرایط خوبی نیست. با برداشتن ارز مبادلهای برای خرید دستگاهها، دستگاهی که دیروز 5 میلیارد تومان میخریدند، باید حداقل ۷ میلیارد تومان هزینه کنند تا وارد کشور شوند. به ما میگویند باید GMP روز دنیا را داشته باشیم و باید دستگاهها را عوض کنید ولی زمانی که اقدام به تعویض و به روز رسانی میکنیم، به ما ارز آزاد میدهند و همینها باعث میشود که هزینههای تولید بالا برود. حجم هزینهها ناگهانی افزایش پیدا کرده در حالی که دولت دست روی قیمتها گذاشته است. یک زمانی دولت کمک میکرد و قیمت هم دست خودش بود. با هم بالانس بود. اکنون قیمت ورود دستگاهها و نیروی انسانی را آزاد شده ولی قیمت دارو را ثابت مانده که توازن را بهم میریزد.
در ۲۰ سال اخیر وضعیت صنعت دارو نسبت به الان در چه وضعیتی است. بیرونیها می گویند که ۲۰ سال است که صدایش بالاست و اعتراض میکند، از نظر شما که آیا بدترین شرایط تاریخ است یا خیر؟
دکتر برندگی: در دورهای مسئله تحریم مطرح بود و هزینههای زیادی به صنعت تحمیل شد. در سال ۱۳۹۲ مقداری از این هزینهها در قیمتگذاری لحاظ شد و نگذاشتند این فشار خیلی بالا برود اما از آن سال به بعد سیاست به شدت انقباضی شد. مسئولین قیمتها را کنترل کردهاند در حالی که هزینهها افزایش یافته بود. نبود نقدینگی هزینه بسیار بالایی را به صنعت وارد کرده است که در شرکت دارویی مانند داروپخش دو برابر سود واقعی خود، هزینه مالی میپردازند. مالیات و … سر جای خودش بماند. از سوی دیگر ارز مبادلهای که برای خرید ماده اولیه و تجهیزات وجود داشت، در حال حذف شدن است. به عبارت دیگر هزینهها روز به روز در حال افزایش است، در حالی که صنعت داروسازی با کمبود نقدینگی مواجه است، میتوان گفت شرایط نسبت به سالهای گذشته خیلی بدتر شده، به طوری که اگر نگاه کنیم فعالان صنعت مجبورند در بازار رقابتی به یکدیگر چنگ بزنند. در اینجا لازم است که بگویم ما حدود ۹۰ میلیارد ظرفیت تولید دارو داریم، در حالی که بیش از ۴۰ میلیارد عدد داروبیشتر مصرف نمیکنیم. تولید واقعی دارو حدود ۴۰ میلیارد است. با وجود این سرمایهگذاری بخش خصوصی، آنها نمیتوانند از آن استفاده کنند. آنها با وجود تحریمها نمیتوانند تولیداتشان را به بیرون از کشور بفرستند.