به مناسبت روز داروساز به سراغ یکی از قدیمیترین و خوشنامترین نامهای صنعت داروسازی رفتیم؛ دکتر مرتضی نیلفروشان. گفتوگوی اختصاصی ماهنامه غذا و دارو با او را میخوانید:
- ·جناب آقای دکتر نیلفروشان به چه دلیلی رشته داروسازی را انتخاب کردید؟
من سال ۱۳۳۹ از دبیرستان امیرکبیر تهران فارغالتحصیل شدم. در همان سال برادرم در رشته پزشکی قبول شد و برادر بزرگتر نیز دندانپزشک بودند؛ من هم در سه رشته داروسازی، کشاورزی و شیمی ثبت نام کردم و هرسه را قبول شدم که داروسازی را انتخاب کردم و معیارهایم هم برای انتخاب این رشته، صرفا علاقه نبود. در آن زمان کنکور مختص هر دانشکده یود و نمیتوانستم در رشته پزشکی دو دانشکده نامنویسی کنم، من در سه رشتهای که قبول شدم حق ثبت نام یک رشته را داشتم.
- ·اگر به گذشته برگردید بازهم این رشته را انتخاب میکنید؟
در اینکه به این رشته علاقه دارم و رشتهای کلیدی در سلامت جامعه است شکی نیست ولی بستگی دارد که قبول شوم یا نه. زیرا در آن سالها بالای ۲۰ هزار نفر در این رشته آزمون میدادند و فقط ۸۰ نفر قبول میشدند و تعداد دانشکدهها بسیار محدود بود و در آن زمان فقط در دانشگاههای تهران، اصفهان و مشهد این رشته تدریس میشد که بعد از مدتی دانشکده داروسازی اصفهان به تهران منتقل شد. در آن زمان دانشگاه آزاد نیز هنوز تأسیس نشده بود.
- ·از دیدگاه شما رشته داروسازی در ایران چقدر با رشتههای داروسازی در کشورهای دیگر تفاوت دارد؟
تفاوت ماهوی در آموزش و تعلیمات میان دانشگاهها وجود ندارد. جایی که اختلاف وجود دارد در خدمت است، به این صورت که در حین آموزش آن مقدار کارآموزی که باید داشته باشیم را نداریم با این حال میبینیم که فارغالتحصیلان دانشکدههای داروسازی به آمریکا، انگلیس، استرالیا و کانادا مهاجرت کرده و با گذراندن دورههای کوتاهمدت یک ساله، وارد مراکز خدماتی، داروخانهها، بیمارستانها و صنعت میشوند. به نظر من اگر کارآموزی بیشتر شود اثرات بهتری خواهد داشت.
از نظر نرمالِ جهانی حدود ۶۰ درصد از فارغالتحصیلان رشته داروسازی، در داروخانههای سطح شهر مشغول میشوند، ۲۰ درصد در داروخانههای بیمارستانها و مابقی در صنعت و بخشهای خدماتی ولی در ایران بنا به دلایل متفاوت، ۸۵ درصد افراد در داروخانههای سطح شهر مشغول میشوند، ۵ درصد در خدمات صنعت، ۵ درصد در ادارات مرتبط مانند سازمان غذا و دارو و اداره آزمایش کنترل و عدهای نیز وارد شغلهای غیر مرتبط میشوند.
- ·به عنوان یک پیشکسوت چه توقع و انتظاراتی از دانشکدههای داروسازی دارید؟
به نظر من پایه PharmD را همه باید ببینند ولی متأسفانه ما از پایه PharmD به PHD میرویم که در این سطح به اندازه کافی بازار کار نداریم. باید فاصلهای بین این دو سطح باشد تا افراد با دیدن دورههای کوتاه به مدت ۶ ماه تا دوسال در زمینه Hospital pharmacy، کنترل دارو و برای قسمتهای مختلف صنعت بتوانند جذب مراکز مرتبط شوند. PharmD را نمیتوان حذف و یا گرایشی کرد ولی بعد از آن میتوانیم گرایش ایجاد کنیم و رشتهها را تخصصی کنیم، به طور مثال اگر کسی بخواهد در صنعت داروسازی کار کند حتماً باید در دانشکدههای صنعتی آموزش ببیند و یا اگر شخصی متقاضی کار در Hospital pharmacy هست باید دورههایی در بیمارستان و یا مراکز مربوط به داروسازی بالینی را ببیند تا بتواند خدمت کند.
- ·آیا میتوان گفت که همین موضوع، موجب تراکم داروخانه در سطح شهر شده است؟
به نظرم این قضیه تأثیر کمی دارد و دلیل اصلی آن تراکم داروسازان در شهر است. به طور مثال اگر ۲۰ هزار نفر داروساز داشته باشیم ۴ هزار نفر از آنها(۲۰ درصد) باید در داروخانههای بیمارستانها مشغول شوند و چون در حال حاضر در سطح شهر هستند پس تراکم داروخانه در سطح شهر زیاد میشود. نکتهای که باید به آن توجه کرد این است که در حال حاضر ۵۰ درصد افراد در دانشکدههای داروسازی خانمها و ۵۰ درصد آقایان هستند، در دانشگاه آزاد نیز بالای ۸۰ درصد متقاضیان این رشته خانمها هستند. با توجه به شرایط اجتماعی در شهرهای متفاوت امکان حضور خانمها در بسیاری از مناطق وجود ندارد. بنابراین ما در بسیاری از مناطق به داروساز نیاز داریم ولی محدود هستند و در مراکز بسیاری از شهرها دچار تراکم داروساز هستیم که بیکار هستند و متأسفانه این قضیه در خصوص پزشکان نیز صدق میکند. طبق آمار سال ۱۳۹۲ در هرمزگان به ازاء هر ۱۰ هزار نفر ۴/۷ پزشک و ۵/۰ داروساز داشتیم و در تهران به ازاء هر ۱۰ هزار نفر ۳۱ پزشک و ۲۸/۵ داروساز وجود داشته است، یعنی تهران ۱۰ برابر هرمزگان پزشک و داروساز داشته است که تا امسال به طور حتم بیشتر شده است.
برای اینکه نظمی به این رویه داده شود باید طرحی پیاده شود تا هر داروساز به میزان دو یا سه برابر دوران تحصیل خود در همان شهر مانده و مشغول به کار شود. دانشگاه آزاد نیز باید تعادلی بین عرضه و تقاضای داروساز برقرار کند.
- ·پیشنهاد شما برای کسانی که وارد حوزه داروسازی میشوند چیست؟
من پیشنهاد میکنم که وارد این راه شوند ولی انتظار نداشته باشند بلافاصله بعد از فارغالتحصیل شدن در بهترین خیابانهای تهران صاحب داروخانه شوند و باید بپذیرند که در طولانی مدت، شرایط سختی را پیش رو خواهند داشت.
- ·دولت چه کمکی میتواند بکند؟
به نظر من دولت اجازه دهد صنعت راه خود را در پیش بگیرد. طرحی به اسم نظام سلامت تصویب میشود که منیع تأمین بودجه آن مشخص نیست، آیا صنعت باید هزینه آن را بپردازد؟ صنعتگر باید پول بپردازد ماده اولیه بخرد و آن را در انبار نگه دارد بعد وارد پروسه تولید کند و بعد از آن در انبار نگهداری کند تا موعد پخش دارو توسط مرکز پخش برسد. این مسیر حدوداً یک سال و نیم طول میکشد حال اگر فضای حقیقی داشته باشیم باید بتوانیم به صورت مدت دار جنس بخریم و اگر امکان ندارد اجازه دهند بعد از پخش کالا حداکثر تا ۶۰ روز هزینه آن پرداخت گردد در غیر اینصورت تولیدکننده مجبور به گرفتن وام با نرخ ۱۸ تا ۲۶ درصد میشود.
موضوع دیگر این است که بنا به دلایل اقتصادی هر سال افزایش هزینه در آب، برق، تلفن، گاز و …. داریم و با این شرایط اگر قیمت دارو افزایش نیابد تولید کننده متحمل ضرر میشود زیرا کیفیت دارو را نمیتوان پایین آورد و وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو تأکید بر کیفیت دارو دارد و میگوید واحد را با شرایط GMP بسازند. با این شرایط صنعتگر یا مجبور به کوچک کردن و یا در نهایت تعطیل کردن واحد صنعتی خود میشود. پس دولت باید کمی به حرف صنعت گوش کند.
- ·نظر شما در خصوص کلیات طرح تحول سلامت چیست؟
این طرح اگر همراه با سیستم ارجاع باشد درست است در غیر این صورت من به صلاح مملکت نمیدانم. زیرا نمیتوان با یک دفترچه بیمه سراغ هر پزشک و یا هر آزمایشگاهی رفت و اگر نظام پزشک خانواده یا پزشک محله پیاده شود بسیار خوب است و اگر این چنین نباشد هزینه درمان به طور مرتب بالا میرود.
- ·برای چهار سال آینده و برای وزیر جدید به عنوان یک داروساز چه پیشنهاداتی دارید؟
طبق صحبتهای قبلی اگر بتوانند نظام ارجاع را با طرح تحول سلامت همراه کنند بهترین خدمتی است که برای مملکت انجام میدهند و به این طریق وظیفه داروسازان هم در هر قسمتی مشخص میشود.
ما زمانی حرف میزنیم و یک وقتی عمل میکنیم، باید به اقتصاد مقاومتی عمل کرد و نگاهی به تولیدات داخل انداخت، اگر اشکالی دارد رفع شود و اگر نشد واردات از منابع معتبر خارجی انجام شود. اجازه سرمایهگذاری، انتقال تکنولوژی، منابع و امکانات روز دنیا داده شود. لازمهی این مسیر، خدمت به مردم است و باید از پزشکسالاری دوری کرد باید نگاه به پایهی بهداشت و سلامت باشد و نقشی که یک داروساز میتواند داشته باشد نقش مثبتی است. باید همه از بهورز تا پزشک اتاق عمل وظیفه خود را به درستی انجام دهند در این صورت شاید خیلی از افراد کارشان به بیمارستان کشیده نشود. اگر نگاه فقط به این باشد که نظام سلامت فقط مربوط به پزشک جراح و اتاق عمل است راه غلطی رفتیم و در صنعت نیز اگر توجه به تولید نشود واحدها یکی یکی بسته میشوند. انتظاری که از وزیر دارم و به شخصه علاقه دارم که وزیر قبلی به کار خود ادامه دهد این است که نظام سلامت را با در نظر گرفتن تمام ابعاد اجرا کند.
در انتها نکته این است که نظام ژنریک بیدلیل پا نگرفت. قبل از انقلاب در سال ۱۳۵۴ وزیر بهداشت با نام شیخالاسلام زاده داروها را به ۴ بخش A,B,C,D تقسیمبندی کرد. گروه D را بدون ارزش خواند و گفت باید حذف گردد. گروه C را گروه مکملها، ویتامینها و پمادهای موضعی نامید و گفت این گروه برای درمان لازم است ولی تحت پوشش بیمه قرار نمیگیرد. گروه A را داروهای بیمارستانی و گروه B را داروهای در سطح شهر و بیمارستان نامید و گفت من موظف به تأمین و پرداخت هزینه این دو گروه هستم. دو سال بعد این قضیه به طور کامل منتفی شد. بعد از انقلاب شرکتهای چند ملیتی که دارای نام تجاری بودند تعطیل شد و مردم نیز به دارو نیاز داشتند پس شروع به استفاده از نام ژنریک به جای نام تجاری کردیم. ما بعد ار پاکستان دومین کشوری بودیم که این مسیر را در پیش گرفتین با این تفاوت که پاکستان به دلیل چند ملیتی بودن در این طرح شکست خورد ولی ما مقاومت کردیم. امروزه میبینیم که بالای ۸۰ درصد از نسخههای آمریکا ژنریک شده زیرا هزینههای درمان و دارو به تدریج به حدی بالا میرود که هیچ دولتی قادر به پرداخت آن نیست. به نظرم نباید طرحهایی را که روی آن کار شده است را کنار گذاشت. ما چارهای جز حفظ نظام ژنریک نداریم و اگر واقعاً چارهای نداشتیم سراغ وارد کردن برند اصلی برویم زیرا هزینه تمام شده این کار بسیار بالا است.