- با توجه به مباحث اخیر درباره قیمت گذاری دارو و اصلاح شیوه قیمت گذاری فعلی ، به نظر شما مهمترین چالش در این خصوص چیست ؟
قبل از هر چیز باید با ارایه آماری این نکته را خاطرنشان کنم که ارزش یک واحد داروی تولیدی در ایران در سال ۱۳۷۷ حدود ۱۹ درصد یک واحد داروی وارداتی بوده است. به عبارت دیگر قیمت یک داروی تولیدشده در کارخانجات ایرانی حدود یک پنجم قیمت داروهای وارداتی بوده است که این نسبت در سال ۱۳۹۴به حدود یک بیستم( به عبارتی ۶ درصد قیمت داروی وارداتی) رسیده است. این در حالی است که در سال ۱۳۷۷ سهم داروهای وارداتی از بازار دارویی ایران ۵ درصد از کل یازار بوده و در سال ۱۳۹۴ این نسبت به دو درصد رسیده است. به عبارتی زمانیکه صنعت داروسازی حمایت دولت را داشته و حمایتی از جانب مسئولان صورت گرفته است، توانست حدود ۳ درصد سهم داروهای وارداتی را در بازار دارویی کشور کم کند و تامین کننده 98 درصد نیاز دارویی کشور باشد. اما متاسفانه علی رغم این حمایتها، شاهد کاهش ارزش واحد داروی تولید داخل به یک بیستم واحد داروی وارداتی هستیم.
متاسفانه نظام قیمت گذاری دارو در ایران طی سالهای گذشته در مسیر کنترل قیمت داروهای تولید داخل و به عبارتی سرکوب قیمت داروهای تولید داخل بوده و به سمت گشاده دستی در قیمت گذاری داروهای وارداتی حرکت کرده است. حاصل این سیاست مخرب، نحیف کردن این صنعت، درجا زدن صنعت و عدم رغبت سرمایهگذاران برای بازسازی، نوسازی و به خصوص نبود سرمایهگذاری در حوزه تکنولوژیهای نوین داروسازی است. صنعت سنتی شدهای که ظرفیت بالایی برای تولیداشکال دارویی سنتی داشته است، در حال حاضر شاهدیم که طی سالهای گذشته این صنعت با مازاد ظرفیت، رقابت مخرب با یکدیگر و سیاست فروش به هر قیمتی سعی در حفظ خود دارد.
دلیل دیگر و مهم این موضوع به سیستم بانکی کشور و تحریمهای این سیستم علیه صنعت داروسازی بازمیگردد که باعث شده این صنعت استراتژیک به جای توسعه درجا بزند. در همه جای دنیا سیستم بانکی، پشتیبانی برای هماهنگ شدن سیستم سخت افزاری و نرم افزاری صنعت ( به خصوص صنعت داروسازی) با استانداردهای روز دنیاست. اما صنعت داروسازی کشور به دلیل آنکه متناسب با استانداردهای روز دنیا خود را بازسازی و نوسازی (نرم افزاری و سخت افزاری) نکرده و محدودیتهای سیاسی که در ارتباط با سایر کشورها وجود داشته و دارد، نتوانسته است به نحو مطلوبی در بازارهای صادراتی به رقابت بپردازد. بطوریکه شاهدیم بر خلاف تمام ظرفیتهایی که صنعت داروسازی دارد، اما سهم سالانه صادرات این صنعت تنها حدود دویست میلیون دلار است.
- ·به جز ظرفیت مازاد و دلایل دیگری که اشاره کردید، مهمترین موانع گسترش فعالیت شرکتهای دارویی و توسعه صنعت داروسازی در ایران چیست؟
تولید محصولات مشترک توسط چندین تولیدکننده (در مواردی یک محصول بیش از بیست تولیدکننده دارد) ، رقابت قیمتی مخرب شرکتها با یکدیگر و نظام قیمتگذاری سرکوبگرانه وزارت بهداشت در بخش تولید از جمله مهمترین موانع این توسعه به شمار. از سوی دیگر تقاضای القایی که از طریق شرکتهای وارد کننده با تبلیغات غیر علمی صورت میگیرد و همچنین عدم برخورداری از نظام استاندارد شده باعث میشود تا در مواردی پروتکلهای انشا شده از سوی شرکتهای تولیدکننده همان پروتکلهای شرکت های خارجی باشد و به این ترتیب مدیریت مصرف دارو تابع نظام بازاریابی و فروش شرکتهای خارجی قرار می گیرد.
- صحتی برای ادعای این گفته که قیمت داروهای تولیدی نه تنها گران نیست بلکه ارزان هم هست دارید؟
تقریباً اغلب قرصها و کپسولهایی که در ایران تولید میشوند قیمت کمتر از پنجاه تومان دارند، این در حالی است که برای مثال قیمت یک واحد کپسول ژلاتینه خالی ۱۵-۲۰ تومان است. چگونه ممکن است بتوان در این کپسول، دارویی را وارد کرد، آن هم در شرایط استاندارد شده داروسازی و ۲۵ تومان فروخت؟ همچنین هر کپسول دیفن هیدرامین ۲۵ تومان، هر قرص امیلوراید ۲۵ تومان، داروی ضد فشار خون لیزینوپریل ۲۸ تومان، کنتراسپیتو ۲۵-۱۹ تومان، قرص سالبوتامول ۱۲ تومان، هر قرص دیسکلومین ۲۵ تومان و دهها مثال دیگر که میتوان در این خصوص زد.
وقتی قیمت آمپولها و شربتها و دیگر اشکال دارویی را نیز مطالعه میکنیم وضع بدتر میشود. اغلب آمپولهای تولیدی درکشور قیمت کمتر از ۵۰۰تومان دارند. از شما می پرسم که آیا امروز یک بسته کوچک آب معدنی میتوانید با این قیمت تهیه کنید؟ یا قیمت آمپول حیاتی اپی نفرین که یک داروی بسیار حیاتی در اورژانسها، اتاقهای عمل و … است، فقط ۲۸۰تومان و قیمت یک آمپول حیاتی متوپرولول فقط ۴۰۰ تومان است. آیا ما نباید خجالت بکشیم که یک آمپول حیاتی در این کشور قیمتی در حدود ۱۳ سنت دارد؟ اگر سایر اشکال دارویی را هم مطالعه کنیم وضع برهمین منوال است.
همچنین در حالیکه پرتیراژترین داروهای کشور ، هر بسته صد تایی آنها کمتر از ۳۰۰۰ تومان( یعنی کمتر از یک دلار) به فروش میرسد، قیمت یک قرص نان در شرایط فعلی از یک بسته دارو هم گرانتر است. بر همین اساس جا دارد که این سوال پرسیده شود، چگونه مسئولان سیاستگذار انتظار این را دارند که صنعت داروسازی بتواند بدون هیچگونه حمایتی به طور طبیعی به حیات خود ادامه دهد؟ بازهم تاکید میکنم زمانی صنعت داروسازی کشور که هم در دوران تحریمها و هم سالهای انقلاب پشتیبان استقلال کشور بوده ، میتواند پابرجا بماند که این فشار غیر معقولی که متاسفانه سالها در نظام کنترل قیمت داروها به صنعت داروسازی وارد شده است، متوقف گردد در غیر این صورت باید فاتحه این صنعت را از هم اکنون خواند.