حضور دانشگاهیان و مدیران صنایع در نشست هماندیشی فرهنگستان
اولین نشست هماندیشی دانشگاهیان و مدیران صنایع در فرهنگستان علوم پزشکی
نشست هماندیشی گروه علوم دارویی فرهنگستان با مدیران عامل کارخانههای و شرکتهای دانشبنیان داروسازی و اعضای هیات علمی دانشکدههای داروسازی، پانزدهم بهمنماه در سالن غدیر فرهنگستان علوم پزشکی برگزار شد. در این نشست رییس، نایبرییس و تعدادی از اعضای هیات مدیره سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی ایران، اساتید دانشگاههای علوم پزشکی و داروسازی دانشگاهها و مدیران عامل تعدادی از شرکتهای دارویی حضور داشتند.
این جلسه با سخنان کوتاه دکتر عبدالمجید چراغعلی آغاز شد که دلیل عدم حضور دکتر علی خلج (رییس گروه دارویی فرهنگستان) را بیماری ایشان عنوان کرد و درباره شرح وظایف فرهنگستان گفت: «فرهنگستان علوم پزشکی از بدو تأسیس با تشکیل گروههای مختلف مسائل مربوط به سیاستهای کلی نظام سلامت را بررسی میکند و راهکارهایی در این حوزه ارائه میدهد. این مرکز وظیفه اجرایی ندارد و هرجا لازم باشد برای امور تحقیقی وارد عمل میشود. گروه دارویی فرهنگستان با ریاست مرحوم دکتر شریعتی آغاز به کار کرد و بعد از فوت ایشان با مدیریت دکتر خلج به کار خود ادامه داد. این گروه ترکیبی از فعالان دانشگاهی و صنعتی دارد که افراد جوان و با تجربه را شامل میشود و معمولاً در ماه دو جلسه برای بررسی سیاستهای نظام کلی سلامت در حوزه دارو برگزار میکند. این نشست نیز در همین راستا و با هدف ارائه راهکار در زمینه ارتباط مؤثر دانشگاه و صنعت برگزار شده است.»
به گفته دکتر چراغعلی فرهنگستان از ۱-۲ سال گذشته با گروههایی در حوزههای دیگر همکاری داشته و بخشهای آموزشی و دانشگاهی و نیز بیمههای دارویی کشور را پوشش داده است و اخیراً هم برای جلسهای با صنایع اقدام شد و سندیکا عمده هاهنگیهای این جلسه را انجام داد و امیدواریم تبادل نظر با این گروهها بتواند راهکارهایی در زمینه ارتباط صنعت و دانشگاه ارائه دهد.
لزوم نهادینه شدن ارتباط مؤثر دانشگاه و صنعت
دکتر احمد شیبانی؛ رییس هیات مدیره سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی ایران در سخنان کوتاهی موفقیتهای فعلی دارویی کشور را نتیجه همیاری همه حوزهها دانست و تأکید کرد یکی از چیزهایی که به حفظ این دستاوردها کمک میکند، برگزاری چنین نشستهایی است.
دکتر شیبانی با تأکید بر اینکه تولیدکنندگان دارو حرفهای زیادی برای گفتن دارند و از شرایط سخت فعلی عبور خواهند کرد و گفت: «علیرغم مشکلات خوشبختانه پایه و بنیان داروسازی کشور قدرتمند است و امیدواریم بتوانیم بر مشکلات فائق بیاییم و این شرایط سخت را پشت سر بگذاریم.»
به گفته او ارتباط صنعت و دانشگاه الان هم وجود دارد ولی پراکنده است که باید به صورت نهادینه، عملی و اجرایی شود و نمایندگان سندیکا نیز در این زمینه همکاری خواهند کرد. رییس سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی ایران ابراز امیدواری کرد برگزاری چنین نشستهایی ادامه پیدا کند و نهادینه شود.
روند مصرف دارو بر اساس گروههای درمانی
دکتر عباس کبریاییزاده، نایبرییس هیات مدیره سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی ایران مطالبی را زیر عنوان «روند مصرف دارو بر اساس گروههای درمانی در ایران و تحلیل استراتژیک با رویکرد آیندهنگرانه» ارائه کرد.
او در ابتدا با اشاره به دو تحقیق با بازههای زمانی ۱۳ و ۵ ساله که در دو زمان مختلف در ایران انجام شدهاند، گفت: «دارو کالای مهمی است که روی اعتماد عمومی و امنیت اجتماعی اثر دارد و گاهی یک کمبود مقطعی سیاستهای اقتصادی و کلی کشور را تحت تأثیر قرار میدهد. از طرف دیگر دارو، کالای هزینهبری است و در کشورهای مختلف بین ۱۰ تا ۶۰ درصد هزینههای سلامت را به خودش اختصاص میدهد و این رقم در کشورهای ضعیف و فقیر بالاتر است. با نگاه کوتاهی به تاریخ داروسازی ایران در یک صدسال گذشته میتوانیم ببینیم پیامهایی برای ما دارد که در نگاه به آینده کمک خواهد کرد.
دکتر کبریاییزاده دو الگوی کلی اقتصادهای دنیا را برشمرد که اقتصادهای برونگرا به تراز تجاری توجه دارند و مثلاً در چین شرکتهای تولیدی به سفارش کشورهای دیگر دنیا فعالیت میکنند و ۹۰ درصد تولیداتشان صادر میشود. ولی در بعضی کشورها اقتصاد، محافظهکارانه و درونگراست و چرخش در خودش دارد؛ اتفاقی که سالهاست در ایران میافتد و با شعارهایی مثل خودکفایی -که هرچند شعار خوبی است- ولی در قالب ترازهای تجاری به اقتصاد برونگرا منجر نمیشود.
او اقتصاد سلامت را یکی از حوزههای مهم اقتصاد دنیای امروز، عنوان کرد که مورد توجه سیاستگذاران نیز قرار گرفته و بعد از نفت، گاز و معادن اقتصاد سلامت و دارو پرسودترین اقتصاد دنیاست.
«اما در ایران به دلیل درونگرا بودن اقتصاد، جیدیپی ثابت است و به جز مقاطعی در ۲۰۱۳ و ۲۰۱۸ تغییر نکرده؛ حجم تعیینکننده سرمایهگذاریهای خارجی نیز بسیار پایین و ۸۰٪ آن در حوزه نفت و گاز است. بررسیها نشان میدهد که استراتژیهای ما باید توسعه یابد و به سمت اقتصاد برونگرایی برود.» دکتر عباس کبریاییزاده در ادامه این بحث اضافه کرد: «با این حال حضور سیاستگذاران در این حوزه باعث شده شاخص سلامت و امید به زندگی در کشور ما رشد قابلتوجهی کند و به نسبت کشورهای منطقه بالاتر باشد؛ حتی در شرایطی که سهم نظام سلامت در بودجه کشور ما عدد قابل توجهی را به خود اختصاص نمیدهد. وقتی به شاخصهای کلان اقتصاد نگاه میکنیم، میبینیم افراد تحصیلکرده این شاخصها را تغییر دادهاند، اما شاخصهای نشاندهنده رفاه اجتماعی رو به نزول است و همچنان آموزش و بهداشت رشد قابل توجهی دارد.»
او تغییر اصلی هزینهها در نظام سلامت و داروی ایران را شیفت میزان مرگومیر از بیماریهای واگیر به سمت بیماریهای مرتبط با سبک زندگی عنوان و تأکید کرد الگوی بیماریها و هزینهها در حال تغییر است. به گفته نایبرییس هیات مدیره سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی ایران، جمعیت ایران در این سالها بهشدت رشد کرده که هرچند در بخش تحصیلات یک امتیاز است ولی جمعیت رو به سالمندی است که از ۱۵ سال قبل پیشبینی شده بود که از سال ۲۰۲۰ شاخص سالمندی ایران به سمت ۹٪ میرود. شاخص سالمندی در کشور ما ۶۰ ولی در ژاپن ۷۰ سال است.
دکتر کبریاییزاده با ارائه آماری از مصرف داروی ایران و اشاره به تحلیلهای جهانی یادآوری کرد در آینده بیماریهایی مثل سرطان، ایدز، دیابت و بیماریهای مهمترین و پرشتابترین بیماریهای خواهند بود؛ او در کنار این موارد از آسم به یکی از بیماریهای شایع در ایران نام برد و گفت: «در کشور ما بیشترین رشد در بیماریهای سبک زندگی بوده که نشان میدهد ما آموزش کافی نداشتهایم.»
نایبرییس هیات مدیره سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی ایران، در ادامه درباره رویکرد صنعت دارویی افزود: «دنیا به سرعت به سمت ژنریکسازی میرود و ایران هم این سیاست را پیش گرفته و جزو کشورهایی است که میزان مصرف دارو حدود ۱۶-۱۷ درصد است که ۹ درصد در بخش تولیدی و ۴۲ درصد در بخش وارداتی بوده است.
بیشترین رشد مصرف دارو در ایران به سیستم متابولیک، دستگاه گوارش و نیز سرطانها و فرآوردههای بومی برمیگردد و افزایش سهم شرکتهای خصوصی در صنعت دارو یک نکته مثبت است.» او در پایان صحبتهایش به بعضی اقداماتی که در شرایط فعلی برای پیشبرد اقتصاد سلامت کشور، ارتقای سطح سلامت جامعه و بهبود شرایط صنعت داروسازی کشور لازم هستند اشاره کرد، مانند: «توسعه بازار داخلی، اصلاح ساختار قیمتگذاری، مشوقهای توسعه زیرساخت، حمایت از تولید تحت لیسانس واقعی، کپیسازی ملی، مشوقهای گمرکی و صادراتی، توسعه تولید ماده اولیه، سرمایهگذاری روی اینترمدیتها، افزایش گرایش نیروهای متخصص به صنعت و فناوری»
کاربری جدید از داروهای شناختهشده
دکتر احمدرضا دهپور، عضو هیات علمی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران و عضو وابسته فرهنگستان علوم پزشکی سخنران بعدی نشست بود.
«بهعنوان معلم فارماکولوژی ۴۲ سال در دانشکده پزشکی تهران فعال بوده و کمتر دیدهام همکاری سازنده بین دانشگاه و صنعت برقرار باشد، در این مورد نمیخواهم یک گروه خاص اشارهکنم و همه عرصهها را در برمیگیرد.» او پس از ذکر این نکته درباره سرفصل سخنانش گفت: «چرا نباید به داروهای قدیمی اعتماد کنیم و پتانسیل آنها را در نظر بگیریم؟ حتی اگر ریجکت شده و مردهاند، میتوان آنها را دوباره بررسی و دلایل حذفشان را رفع کرد؛ خصوصاً که بعضی داروها قبلاً حذف ولی دوباره آنالوگهای آن وارده عرصه شدهاند و میتوان از این فرصتها با کمک خیلی از دیسیپلینها استفاده و در این عرصه سرمایهگذاری کرد.»
دکتر دهپور از پال اریخ، پاتولوژیست آلمانی و پدر کموتراپی نام برد که با ارائه یک فرمول پایه کارش را بر این گذاشت که دارو برای اثر کردن باید به جایی وصل شود (Targeting) و بر همین اساس وقتی یک تارگت برای دارو پیدا شود، هر تارگت یک فرصت جدید است. بعضی داروها بیش از یک تارگت دارند و اگر OffTarget ها را هم در نظر بگیریم، میتوانیم روی تارگتهای اضافه و متفاوت نیز کار کنیم.
او در ادامه با نام آوردن و مثال زدن نام چند دارو که قابلیت ریکاوری دارند، تأکید کرد بسط پروفایل داروها وظیفه فارماکولوژیستهاست و بررسی عوارض داروها را فرصتهایی برای مطالعه و ریپوزیشن عنوان کرد و از چند دارویی نام برد که پس از گذراندن این مراحل، قابلیت برگشت به چرخه مصرف را دارند و مراحل بررسی و ریکاوری آنها توضیح کوتاهی داد.
چالشهای ارتباط صنعت با دانشگاه و راهحلهای آن
دکتر حمیدرضا مقیمی؛ عضو هیات علمی دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی تهران، ارتباط دانشگاه و صنعت را یک نیاز جدی دانست که اگر نگرش ما در این زمینه اصلاح نشود، در حد قراردادها و پروژههای فعلی باقی خواهیم ماند. او هدف برگزاری چنین همایشهایی را فراتر رفتن از تعاریف معمول ارتباط دانشگاه و صنعت عنوان و اضافه کرد: «سادهترین روش این است که پروژهای را برای صنعت انجام دهیم یا در پروژههای صنعتی همکاری داشته باشیم ولی اینجا سه مدل معرفی میکنم که میتوانند در ارتباط صنعت و دانشگاه در نظر گرفته شوند. در مدل اول دانشگاه و صنعت هر دو زیر نظر دولت هستند، در مدل دوم دانشگاه و صنعت مستقلاند و دولت در کنار آنهاست و قانونگذاری میکند، دانشگاه تولید علم و صنعت تولید محصول میکند؛ مدل فعلی که داریم تقریباً به همین شکل است. در مدل نسل سوم کارآفرینی اضافه و دانشگاه وارد حوزه تولید میشود مانند مراکز رشد و دانشبنیان؛ دولت در این میان حمایتهای خاصی انجام میدهد و شرکتهای دانشبنیان و دانشگاهها از آن بهره میبرند.»
دکتر مقیمی با اشاره به اینکه چهار سال مدیرعاملی سبحان تفکرش را نسبت به آموزش تغییر داده است، گفت: «بحث بعد درباره نسلهای دانشگاهی است. نسل یک دانشگاههای آموزش محور هستند، نسل دوم در کنار آموزش، به شکل جدی به پژوهش هم میپردازند و در دانشگاه نسل سوم کارآفرینی هدف است. در حال حاضر یکی از معضلات اصلی ما این است که حوزههای فنآوری و پژوهشی به سمت دانشگاه نسل سوم رفته ولی حوزههای آموزشی و پشتیبانی هنوز در نسلهای قبل باقیماندهاند و به همین خاطر بحث فرهنگسازی خیلی جدی و ضروری است و کشور باید همزمان برای پیشبرد این مسیر برنامه داشته باشند.»
«این نکته را هم در نظر بگیریم که انتظارات دانشگاه از صنعت و انتظارات صنعت از دانشگاه متفاوت است، در حالیکه دانشگاه خودش را همچنان در قالب آموزش میبیند، صنعت هم نیازهای خودش را دارد. روی صنعت فشار هست و برای پیشرفت و حضور در رقابت نیازمند کارهای تحقیقاتی است و دانشگاه هم به دلیل بالا رفتن انواع هزینهها به منبع درآمد نیاز دارد. غیر از اینکه فشار اجتماعی هم روی دانشگاه بالاست، بارها و بارها این انتقاد به دانشگاه را شنیدهایم که دانشجو را میگیرید و فقط کتاب میخواند ولی نتیجه عملی برای پیشرفت اقتصادی کشور ندارد.»
عضو هیات علمی دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی تهران، ضمن اشاره به این نکات درباره تعریف رابطه صنعت و دانشگاه گفت: «بهتر است همکاری دانشگاه و صنعت را به جایRelationship باCollabration تعریف کنیم، با این نوع ارتباط برای دانشگاه درآمد ایجاد میشود و میتواند در اقتصاد محلی مشارکت کند. طبق تعریف نسل سوم و چهارم هر دانشگاهی باید در اقتصاد محل خودش شریک باشد، صنعت هم با این ارتباط میتواند قدرت رقابت خود را با عرضه محصولات جدید، تقویت بخش تحقیقات و دسترسی به امتیازات دولتی و…. بالا ببرد. از نظر اجتماعی خدمترسانی دانشگاه به صنعت، اعتبار آن را بالا میبرد و کارخانه هم اعتبار جدیدی پیدا میکند. وقتی دانشگاه فارغالتحصیل خود را به صنعت بفرستد و از این فرصت برای آشنایی با آن استفاده کند، ظرفیت علمی و نوسازی صنعت هم بالا میرود و به تکنولوژیهای جدید دسترسی پیدا میکند و تجاریسازی محصول راحتتر میشود.»
او در ادامه بعضی نکات منفی احتمال صنعت و دانشگاه را نیز برشمرد: «معمولاً کسانی که درگیر بخشهای آموزشی هستند، ارتباط کمتری با صنعت دارند و ممکن است کلاسها و ساعتهای آموزشی دانشگاه در ارتباط زیاد با صنعت تحتالشعاع قرار بگیرد؛ از طرف دیگر بخشی از ارتباط با صنعت برای اساتید محرمانه است و قسمتی از پژوهشهایی که به این بخش عرضه میشود، قابلانتشار یا آموزش به دانشجوهای دیگر نیست. یکی دیگر از مشکلات این است که دانشگاههای ما سیستم بوروکراتیک دارند، قرارداد باید بارها به بخشهای حقوقی و اداری رفت و برگشت داشته باشد و چندین نفر آن را ببینند و امضا شدنش را تأیید کنند. این فرایند گاهی خیلی طولانی میشود و امکان همکاری را از بین میبرد، در حالیکه بخش خصوصی در این زمینه سرعت عمل بیشتری دارد.»
دکتر حمیدرضا مقیمی یکی دیگر از تعارضهای احتمالی که میتواند بین دانشگاه و صنعت پیش بیاید را نوع برخورد هرکدام با مسائل عنوان کرد: «اساتید دانشگاه معمولاً مباحث را تئوری مطرح میکنند و از جنبههای مختلف آن حرف میزنند ولی صنعت گاهی به راهکار عملی سریع نیاز دارد، مثلاً میخواهد بداند آیا فلان محصول را وارد بازار کند یا نه؟ بنابراین باید مهارتهای فارغالتحصیلان بالا برود تا در کنار دانش خود از سرعت عمل کافی هم برخوردار باشند. یکی از ریسکهای استخدام دانشجو در صنعت، جابجایی آنها بین شرکتها و رعایت نکردن اصل رازداری است که نیازمند قوانین محکم اجرایی است و ریسک آن برای دانشگاه، فاصله گرفتن از مرزهای دانشجوست.»
او در ادامه تأکید کرد ارتباط با صنعت را نباید فقط اجرای یک پروژه بدانیم، حمایت از یک هیات علمی یا یک پژوهش همزمان میتواند در این تعریف قرار بگیر. بخش مهمی از ارتباط، انتقال علم از طریق فارغالتحصیلان و دانشجویی است که ماهر تربیت شده است. شرکتهای دانشبنیان یکی از قدیمیترین فرمهای ارتباط دانشگاه و صنعت است چون ارتباط فقط این نیست که صنعتی موجود باشد و شما با آن ارتباط برقرار کنید، شما میتوانید صنعت را از دانشگاه صادر کنید. همایشها، سخنرانیها، دعوت از اساتید و… یکی از روشهای انتقال دانش است که میتواند در کنار انتقال صنعت و تکنولوژی قرار بگیرد.»
دکتر مقیمی حمایت و استفاده صنعت از فارغالتحصیلان برگزیده را یکی دیگر از روشهای ارتباط مؤثر دانست و تأکید کرد «همانطور که در دانشگاه، دفتر ارتباط با صنعت هست، در کارخانه هم باید چنین دفتری وجود داشته باشد. مراکز رشد، شتابدهندهها، پارکهای علم و فنآوری بخشی از این ارتباط هستند. رابطه، بخشی از همکاری است و کل آن نیست، لازم است دانشگاه و صنعت زبان همدیگر را بفهمند و ویژگیهای کار یکدیگر را بشناسند، مثلاً همانطور که سرعت عمل در صنعت مهم است و دانشگاهیان باید آن را در نظر بگیرند، کامل شدن پژوهش و زمانبر بودن آنهم جزو ویژگیهای کار دانشگاه است که اهالی صنعت باید آن را بپذیرند. برای موفق شدن در این زمینه به سمینارها و نشستهای بیشتر نیاز داریم تا شناخت طرفین از ارتباط و همکاری درست صنعت و دانشگاه بیشتر شود.»
شرکتهای دانشبنیان، آموزش و کارآموز دانشجویان در صنعت
دکتر علیرضا وطنآرا؛ عضو هیات علمی دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی تهران در ابتدای سخنانش شرایط موجود را چه از منظر دانشگاه و چه از منظر صنعت محل نقد عنوان کرد و گفت: «بر اساس آمار مجمع جهانی اقتصاد درباره وضعیت رقابتپذیری اقتصادها، ایران در مؤلفه مهارت دانشآموختگان دانشگاهی، رتبه ۱۳۳ از ۱۴۱ کشور موردمطالعه را دارد. این عدد، سراسری است و همه دانشگاهها را شامل میشود ولی احتمالاً وضعیت آموزش داروسازی هم خیلی متفاوت نیست و احتمالاً آنچه در دانشگاه آموخته میشود، احتمالاً بهاندازه کافی به مهارت منتهی نمیشود. بخشی از این مشکل میتواند به برنامه آموزشی ما برگردد که جامع علوم مختلف است، از طرف دیگر ما ۲۹ دانشکده داروسازی داریم که ۱۴۰۰۰ دانشجوی داروسازی آنها باید مهارتهای لازم را داشته باشند؛ ولی همه این مراکز در یک اندازه و تراز نیستند و در حالیکه بعضی از نظر هیات علمی مجرب، امکانات آموزشی و آزمایشگاهی در سطح مطلوبی قرار ندارند و خروجی آنها نیز به جامعه داروسازی اضافه میشود.»
او در نقد شرایط آموزشی فعلی گفت: «در دو دهه اخیر سیستم آموزشی اساتید را بیشتر به سمت پژوهش برای پژوهش برده است که در تأمین بعضی اولویتها ناتوان شدهاند و این وضعیت قابل نقد است، در صنعت هم تولید بیشتر بر اساس دادههای مرسوم و معمول بوده و گاهی به رقابت ناسالم منتهی شده و حتی فرصتهای صادراتی را تحت تأثیر قرار داده است و به همین دلیل حوزههای پیرامون دارو، مثل تولید محصولات بهداشتی، آرایشی، شوینده و… را واگذار کردهایم و افرادی از حوزه غیر دارویی آن را در دست گرفتهاند.»
به گفته دکتر وطنآرا «اینکه فارغالتحصیلان در سالهای اخیر توانستهاند در بخشهای مختلف صنعت فعال شوند و بعضی مدیران صنایع به سمت آموزش دورههای مدیریت بروند، نسل نویی را تشکیل داده است و تجربیات موفقی داشتهایم ولی بدون نقص هم نبودهاند. هنوز هم صنایع ما به جای هزینه کردن برای یک بسته نوآورانه پژوهشی ، ترجیح میدهند خودشان یک کار جدید انجام دهند و از طرف دیگر بحثهای حقوقی، ثبات نداشتن مدیریت در صنعت و ترجیح به سمت مراودات خارجی فاصله صنعت و دانشگاه را حفظ کرد.»
عضو هیات علمی دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی تهران در ادامه این بحث اضافه کرد: «اینکه دانشگاهیان به سمت شرکتهای دانشبنیان رفته و الگوهای جدید ایجاد کردهاند، برای پیشبرد ارتباط صنعت و دانشگاه مفید است ولی آفتی که دارد، خروج هیات علمی از دانشگاه و درگیر شدن آنها با حوزه کسبوکار است که وقتی موفق باشد، ما یک فرد قوی یا بخشی از توان او را از دانشگاه بیرون آوردهایم و از طرف دیگر همه این افراد هم موفق نمیشوند ولی به خاطر درگیری با مشکلات جدید، از فضای آموزش دور میشوند.»
او نبودن ارتباط مناسب را یکی از نقاط ضعف شرایط فعلی دانست و درباره راهکارها گفت: «هرچند صنعت بخشی از تکنولوژی موردنیازش را از خارج کشور تأمین یا نخبگانی را جذب کرده است ولی بسیاری از صنایع برای جذب فرد نخبه مشکل دارند چون ارتباط مناسبی ایجاد نشده یا آن افراد خودشان درگیر کار شدهاند و بعضی صنایع نیز حفظ وضع موجود را ترجیح دادهاند. تا امروز ۱۵۰۰ فارغالتحصیل پیاچدی داریم که ۵۰۰-۶۰۰ نفر در صنایع یا دانشگاه جذب شدهاند و بقیه بلاتکلیف هستند و حدود ۶۰۰ نفر درحال تحصیلاند که میتوان به آنها جهت داد و صنعت از این فرصت بهرهبرداری کند. شاید تا ۲ سال گذشته اصالت پژوهش به سمت انتشار خروجی بود ولی الان در دانشگاهها پایاننامههای محصول محور به رسمیت شناخته شدهاند و صنعت میتواند به یکی از اساتید یا دفتر ارتباط با صنعت پیشنهاد بدهد که موضوعی بهصورت پروژه دنبال شود.»
دکتر علیرضا وطنآرا در پایان سخنانش چند روش برای تغییر نوع ارتباط صنعت و دانشگاه برشمرد: «دانشآموختگان بینرشتهای در صنعت اثر بیشتری به نسبت دانشگاه دارند و فرصت مطالعاتی اساتید دانشگاه در صنعت میتواند یک ارتباط مفید و مؤثر دوطرفه باشد و نتیجه هم به دانشگاه برده و آموزش داده شود. چارچوبهای کارآموزی صنعت به دانشکدهها ابلاغشده و دانشجویان باید بتوانند به مهارتهای لازم برسند. در عین حال صنعت میتواند به پیشبرد پژوهشهای دانشگاهی کمک کند و درباره اتفاقات و سمینارهای دانشگاه مطلع باشد و به دنبال بهره بردن از آنها باشد. یک راهکار دیگر برای صنعت این است که به جای آنکه دنبال افراد باشیم، دنبال شرکتها باشیم و با جمع شدن شرکتهای کوچک، هولدینگها تشکیل شوند که سابقه موفقیت چنین روشی را در گلرنگ و برکت داریم.»
جمعبندی و نتیجهگیری
همایش در بخش دوم و پس از وقت استراحت و پذیرایی با برگزاری پنل ادامه پیدا کرد. دبیری این پنل به عهده دکتر عبدالمجید چراغعلی؛ عضو گروه دارویی فرهنگستان علوم پزشکی بود و دکتر عباس کبریاییزاده و دکتر ابوالحسن احمدیان؛ عضو هیات مدیره سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی ایران حضور داشتند.
این پنل با مشارکت و اعلام تعدادی از فعالان صنعت و اساتید دانشگاه که حاضر در سالن پیش رفت. در پایان دکتر احمدیان گفت: «دانشگاه را نباید به اشتباه دانشکده داروسازی تلقی کنیم. خوشبختانه با تشکیل گروه اقتصاد دارو، شرایط مطالعاتی پیش آمده است ولی این نکته را در نظر بگیریم که ارتباط دانشگاه و صنعت نمیتواند دیکتهای باشد. با این حال پیش از فراخوان فعالان این دو حوزه باید دو گروه دیگر اهداف و تعاریف را بدانند و آنالیز علمی ارائه دهند. قرار نیست هرکدام از صنایع به تنهایی وارد عمل شوند و باید سندیکا و سازمان غذا و دارو این وظیفه را به عهده بگیرند. دولت بهعنوان یک تصمیمگیرنده غیرعلمی در این حوزه میتواند تمام برنامهریزیهای قبلی را تحت تأثیر قرار دهد. اولین بیمار این سیستم وزارت بهداشت است و سندیکا باید برای اصلاح نظر و روش آن تلاش کند.»
دکتر کبریاییزاده در جمعبندی به موارد اشاره شده در طول سخنرانیها و بحث آزاد اشاره کرد و گفت: «یکی از چالشهای ما این است که اساتید دانشگاه از دولت حقوق میگیرند و باید به قراردادشان متعهد باشند اما اساتید مدیریت معتقدند ساختار مؤثر اساس کار است. در طول جنگ و دهه شصت، وزارت بهداشت موفق بود چون همگرایی و همکاری وجود داشت. یکی از مشکلات فعلی واگرایی و دیگری خطای ما در نگاه به روش حل مسائل است. حل مسئله استراتژیک حوزه دارو کار خود ما نیست و باید از اساتید مدیریت، اقتصاد و…. کمک بگیریم.»
او یکی از مسائل مهم صنعت دارو را دریافت مجوزهای بینالمللی عنوان و تأکید کرد: «مجوزها و تاییدیههای وزارت بهداشت فقط داخل کشور کاربرد دارد و برای صادرات کارایی ندارد. متاسفانه رقابت ما در حال حاضر فقط داخلی است و میدان جنگ داخلی به یک اقیانوس قرمز تبدیل شده است، چون به بازارهای خارجی راه نداریم. این شرایط حتی در حوزه بایوتک وجود دارد و این شرکتها نیز در حال ورود به اقیانوس قرمز هستند. تنها راه خروج از این شرایط و ورود به اقیانوس آبی، راه پیدا کردن به بازار جهانی است.»
نایبرییس هیات مدیره سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی ایران به شرط گذاشتن اردوغان برای ورود به ایران و گرفتن مجوز صادرات داروی ترکیه به ایران اشاره کرد و گفت دیپلماسی ما باید حمایت از صادرات باشد ولی وزیر خارجه و رییسجمهور ما به کشورهای همسایه مسافرت میکنند بدون اینکه چنین مسئلهای را در نظر داشته باشند.»
دکتر عبدالمجید چراغعلی در پایان درباره برگزاری این جلسه گفت: «در هر شرایطی تشکیل اتاق فکر و پیشبینی مشکلات و چالشهای آینده ضروری است. فرهنگستان یک مرکز اجرایی نیست و سعی میکند یک اتاق فکر باشد، بخشی از صنعت و نیز بخشی از مسئولان باید از مسائل روزمره کنار بنشینند و آن را به گروه متخصص بسپارند. فرهنگستان وظیفه اجرایی ندارد و به همین دلیل از این مدیران کسی دعوت نشده است. ما میخواهیم به این مسئله بپردازیم که توسعه به شکل فعلی مناسب است؟ آیا راهی برای خروج از بازار داخلی هست یا حتی ترجیح این است که با شرایط فعلی ادامه دهیم؟ حتی اگر این موارد اجرایی نشود، حداقل باید به آنها فکر و راهکارهایی ارائه شود تا شاید بتوانیم الگوی متفاوتی ارائه دهیم.»