گزارش: زهره صدرینژاد
عکسها: افرا شهباززاده
پنجم شهریورماه، روزی آشنا و مهم برای فعالان حوزۀ داروسازی است. از دانشجویان و فارغالتحصیلان تا تولیدکنندگان و صاحبان داروخانهها، همه زادروز محمد زکریاری رازی را روز خودشان و روز داروساز میشناسند. باتوجهبه نگاه ویژۀ خانوادهها و جامعه به رشتههای پزشکی و داروسازی، تعداد افرادی که با این روز و این عنوان مرتبطاند، در سالهای اخیر افزایش چشمگیری داشته و همچنان رو به ازدیاد است. اکثر کسانی که داروسازی را رشتۀ دانشگاهی انتخاب میکنند، موقعیت شغلی آیندۀ خود را حضور در داروخانهها میبینند؛ اما باتوجهبه اعداد و ارقام، به خصوص تراکم داروخانهها در شهرهای بزرگ، شانس موفقیت در این زمینه کمتر میشود. با این وجود هنوز هم کمتر کسی در طول دورۀ تحصیل برای حضور در بخشهای تحقیقاتی و صنعتی یا فعالیت بهعنوان داروساز بالینی و دیگر شاخههای مرتبط این رشته تشویق و ترغیب میشود.
سراغ بعضی از صاحبان داروخانهها و شاغلان این حوزه رفته و نظرشان را دربارۀ شرایط کاری، وضعیت دارویی کشور، چالشهای فعلی و چشماندازهای آینده جویا شدهایم.
حقوق دکتر داروساز هم باید مثل پزشکان دیگر در نظر گرفته شود
داروخانه، فقط محلی برای فروش دارو نیست
کیانا ملاحسنی در سال ۱۳۸۶ از دانشگاه آزاد اسلامی فارغالتحصیل و پس از گذراندن دورۀ دوساله طرح، در داروخانۀ خودش مشغول به کار شده است.
این دکتر داروساز دربارۀ تأثیر تحریمها و شرایط کنونی کشور بر کارش میگوید: «هیچ شغل و زمینۀ فعالیتی نبوده که از تحریمها تأثیر نگیرد و طبیعتاً حوزۀ دارو هم از این قاعده مستثنا نیست. هرچند گفته میشود دارو شامل تحریم نیست؛ ولی وقتی ارز امکان انتقال ندارد و جابهجایی مالی سخت است، هم واردات داروی خارجی به مشکل میخورد و هم واردات مواد اولیه برای تولید داروهای ایرانی. از طرف دیگر شرایط مالی و وضعیت اقتصادی همۀ مردم تغییر کرده و حداقل یکیدو پله پایین آمده است. این اتفاق قدرت خرید هر کالایی را برای مردم کم کرده است. کاهش قدرت خرید مردم باعث شده اولویت را برای داروهای ضروری بگذارند و کمتر سراغ مکمل و اقلام بهداشی و آرایشی بروند؛ حتی برای خرید داروهای ضروری هم مواردی را انتخاب میکنند که مبلغ پایینتری دارد.»
ملاحسنی معتقد است که کیفیت داروی ایرانی و خارجی تا حدودی متفاوت است و این تفاوت در بعضی داروها بیشتر حس میشود. وی متذکر میشود که به خصوص بیماری که مدتی داروی اعصاب، قلبیعروقی، شیمیدرمانی و… را از یک برند خاص مصرف کرده است، نمیتواند آن را بهراحتی عوض کند. او تأکید میکند این تفاوت فقط به خارجی و ایرانیبودن مرتبط نیست و توضیح میدهد: «نمیتوانیم بگوییم چون مادۀ مؤثره یک داروی تولیدشده در دو کارخانه یکسان است، فرقی ندارند. منبع تهیۀ این مادۀ مؤثر یکسان نیست. مواد جانبی و فرمولاسیون متفاوتاند و به همین دلیل در پروتکلهای درمانی توصیه میشود که دارو را نباید بهراحتی از یک برند به برند دیگر جابهجا کرد. بنابراین طبیعی است بیماری که داروی خارجی یا برند خاصی را استفاده میکرده و حالا مجبور است آن را عوض کند، ابراز نارضایتی کند. این درمورد دو داروی داخلی هم صادق است»
این دکتر داروساز میگوید: «الان شرایط بهگونهای است که دربارۀ داروی ایرانی یا خارجی یک ماه محصول یک شرکت و ماه بعد محصول شرکت دیگری در بازار موجود است و این جابهجایی و تغییرها روند درمان را مختل میکند که نتیجهاش نارضایتی بیمار است.»
او دربارۀ توصیه به مصرف داروی تولید داخل یا خارج، تجویز پزشک را در نظر دارد: «ما هیچوقت بهطور خاص داروی خارجی یا ایرانی را توصیه نمیکنیم. اگر پزشک برند خاصی را نسخه کند، باید همان را بفروشیم و اگر تأکیدی وجود نداشته باشد، هر دو را پیشنهاد میکنیم. شرایط جوری نیست که بخواهیم بیمار را مجبور کنیم و بهعنوان عرضهکننده روی چیزی تأکید نمیکنم تا باعث ایجاد حس بیاعتمادی در بیمار نشود.»
به اعتقاد ملاحسنی تبلیغ دارو به شکل عمومی، غیر از موارد غیرنسخهای اشتباه است و هر نوع تبلیغی باید فقط بهصورت تخصصی و برای جامعۀ پزشکان باشد؛ چون باعث برداشت اشتباه و تبلیغ خوددرمانی میشود که عوارض و مشکلات زیادی را در پی خواهد داشت.
او با فروش اینترنتی داروهای تخصصی و نسخهای نیز صددرصد مخالف است؛ چون نظارت و مشاورۀ پزشک داروساز را حذف میکند؛ درحالیکه باید اطلاعات کامل دربارۀ تداخلهای احتمالی و عوارض احتمالی دارو به بیمار داده شود.
کیانا ملاحسنی برای توضیح وضعیت داروسازان شرایط آن را با پزشکان مقایسه میکند و میگوید: «در جامعۀ ما پزشک جایگاه متفاوتی دارد و نهتنها مردم نگاه متفاوتی دارند، حتی مسئولان هم این موضوع را پذیرفتهاند و به حقوق پزشکان بیشتر توجه میشود. با اینکه داروساز هم دکتر است و در فرایند درمان بیمار نقش دارد و ما حتی انجمن هم داریم؛ ولی حمایتهای لازم را دریافت نمیکنیم.»
او به تعرفۀ ویزیت پزشکان اشاره میکند که مشخص و پذیرفته است و ادامه میدهد: «ولی برای داروخانه و دکتر داروساز هر سال بحث داریم، مثل اینکه داروخانه فقط یک مرکز فروش داروست و نقشی بیش از این ندارد. حق فنی داروخانه در مقایسه با پزشکان بسیار ناچیز است و همان هم هر سال شش ماه طول میکشد تا تأیید و اجرایی شود، بحثهای زیادی دربارهاش هست. صداوسیما دربارهاش حرف میزند، مطبوعات نظر میدهند، بیماران اعتراض میکنند. امسال هم با وجود اعلام نهایی، بیمهها اعتراض کردند، دیوان عدالت اداری وارد شد و… باعث شدند حساسیت ایجاد شود.»
ملاحسنی تأکید میکند: «داروساز هم یک دکتر است. اگر توصیههایش نباشد و بیمار را هدایت نکند، امکان ایجاد مشکل وجود دارد. او هم وقت میگذارد. چرا این تصور هست که چون دارو را میفروشد، درآمدی دارد و نباید حق فنی به او تعلق بگیرد؟ این مسأله باید یک بار برای همیشه حل شود و هر سال هم افزایش منطقی داشته باشد، نه اینکه هر سال همۀ این بحثها تکرار شود و وجود حق فنی از اول سؤال شود.»
او در پایان افزایش تعداد خروجیهای رشتۀ داروسازی و کاهش حد فاصلۀ داروخانه را یکی از مشکلات فعلی میداند و میگوید: «بهظاهر قرار است مثل سوپرمارکت هرچند قدم یک داروخانه وجود داشته باشد! دانشجویان رشتۀ داروسازی فکر میکنند کار فقط داروخانه است! ولی جذابیت داروخانه باید برای کسانی باشد که خودشان سرمایه و امکان تأسیس داروخانه را دارند؛ اما همۀ افراد سرمایۀ این کار را ندارند و یک سرمایهگذار داروخانهای را به اسم داروساز تأسیس میکند و سود هم برای خود اوست. اگر موقعیت شغلی در صنایع ایجاد شود یا داروساز بالینی در بیمارستانها پذیرفته شود و فرصتهای شغلی تنوع داشته باشد، شرایط فارغالتحصیلان این رشته بهتر خواهد شد.»
کمیابی و مشکلات دارو فقط بهخاطر تحریم نیست
تصمیمگیران حوزۀ دارو باید تمام افراد فعال این صنف را ببیند
دکتر حامد حرمیپور، مدیرفنی داروخانۀ رادمنش در میدان تجریش است.
حرمیپور وضعیت دارویی کشور را در ششهفت ماهۀ اخیر به نسبت گذشته بدتر میداند و اینطور توضیح میدهد: «بهنظر من کمبود داروها بیشتر و وضعیت بیمهها بدتر شده است. بعضی داروها از پوشش بیمه خارج شدهاند و بعضی داروهای اساسی با آنکه تولید داخل هستند، کمتر شدهاند و بهصورت نوبتی توزیع میشوند.» او در ادامه میگوید: «وضعیت فعلی به نسبت پنج سال پیش بهتر است، با این حال ظاهرا بهسمتی میرویم که مثبت به نظر نمیآید و معلوم نیست به کجا خواهد رسید.»
حامد حرمیپور انتخاب بین داروی ایرانی و خارجی را به منطقه و محل قرارگیری داروخانه مرتبط میداند و میگوید: «اکثر بیماران اگر شرایط مالی خوبی داشته باشند، داروی خارجی میخرند؛ ولی اگر قرار باشد خودم پیشنهادی بدهم، شرایط مالی مشتری را در نظر میگیرم و داروی ایرانی و خارجی را معرفی میکنم. اگر بپرسد کدام بهتر است، به شرایط و سابقهای که میدانیم بستگی دارد، ارجاعش میدهیم. مثلاً درمورد ویتامین سی واقعا فرق زیادی ندارد و اینطور نیست که بیدلیل داروی خارجی یا ایرانی را توصیه کنم.»
این دکتر داروساز تا به حال نظر منفی دربارۀ داروهای ایرانی و اثربخشی آنها نشنیده و معتقد است این داروها باتوجهبه قیمت کمتر و اثربخشی مناسب، ارزش خرید و مصرف دارند؛ ولی دربارۀ وضعیت دارویی کشور میگوید: «کمیابشدن داروها و تغییر قیمت و مشکلات دارویی فقط بهخاطر تحریم نیست و انحصار بعضی شرکتها روی این موضوع اثر زیادی دارد. این انحصار و دستهای پنهان از تولید تا پخش وجود دارند؛ حتی گاهی شنیده میشود که شرکتها توزیع یک دارو را متوقف میکنند تا قیمت بالا برود.»
او معتقد است: «سود اصلی عرضه و فروش دارو برای شرکتهای پخش و توزیع است و از این بازار سود چندانی عاید داروخانهّها نمیشود. در واقع کنترل قیمت و موجودی دارو در بخش کلان است و به بخش خرد و داروخانه مرتبط نمیشود.» او آیندۀ وضعیت دارویی را به شرایط کلی کشور مرتبط میداند و میگوید: «اگر اقتصاد رشد داشته باشد، فساد در بخشهای مختلف کمتر شود، افراد متخصص در همۀ حوزهها امور را به دست بگیرند و… این تغییرات در حوزۀ دارو هم پیش میآید و شرایط دارویی هم بهتر خواهد شد؛ وگرنه همین وضعیت ادامه پیدا میکند.»
حامد حرمیپور در پایان انتظار خود از تصمیمگیرندههای حوزۀ دارو را این طور بیان میکند: «صنف داروسازی یک مجموعه شامل دانشجویان فعلی داروسازی، فارغالتحصیلان گذشته و حال، تولیدکننده، فعالان صنفی و حرفهای و… است. سندیکا یا هر مجموعهای که برای این حوزه برنامه میریزد یا تصمیم میگیرد، باید همه گروهها را در نظر بگیرد و حتی به آیندۀ کاری آنها توجه داشته باشد.»
تفاوت قیمت باعث شده بیماران سراغ داروی ایرانی بروند
تحصیل در رشتۀ داروسازی را توصیه نمیکنم
علی خاکسار قهرودی، فارغالتحصیل داروسازی در خارج از کشور است و با معادلسازی مدرکش در دانشگاه شهید بهشتی، از حدود ده سال پیش در حوزۀ داروسازی و داروخانه فعالیت میکند و مدیریت داروخانه ویولا، در خیابان شهید کلاهدوز را به عهده دارد.
خاکسار چالشها و مشکلات یکیدو سال گذشتۀ کشور را در همۀ حوزهها و بالطبع دارو و داروخانه مؤثر میداند و کمبود دارویی را بهعنوان یکی از این آثار منفی برمیشمرد و میگوید: «فشار اصلی روی بیماران است؛ چون داروی جایگزین بهسختی پیدا میشود و به گفتۀ بیماران دربارۀ برخی داروها گفته میشود اثر داروی ایرانی هم با مشابه خارجی آن برابر نیست.»
این دکتر داروساز دربارۀ این نوع نگاه شایع بین مردم توضیح میدهد: «اینکه اثربخشی داروی ایرانی و خارجی چقدر فرق دارد، باید آزمایش و بررسی شود و کار تخصصی است تا بتوانیم به نتیجۀ قطعی برسیم؛ ولی تلقین بیمار نیز در این موضوع و حتی نتیجهگرفتن از دارو بیتأثیر نیست. از طرف دیگر یک نکتۀ مهم این است که وقتی بیمار مدت طولانی یک دارو را مصرف کند، بدنش به آن عادت میکند و وقتی میخواهیم داروی ایرانی را جایگزین کنیم، به قطع این تفاوتها اثر خواهد داشت.»
خاکسار در ادامه اضافه میکند: «گاهی این تفاوت تأثیر برای بیمار ملموس و طبیعتاً ناخوشایند است. باید در نظر داشته باشیم که نوع و میزان اثربخشی دارو ممکن است حتی از یک کارخانه به یک کارخانه متفاوت باشد. فرق دستگاههای سنجش و ترکیب مواد اولیۀ دارویی میتواند این تفاوت را ایجاد کند.»
او دربارۀ رویکرد مردم به تولیدات داخلی میگوید: « تا وقتی تفاوت قیمتها اینقدر فاحش نبود، خیلی از بیماران ترجیح میدادند داروی خارجی مصرف کنند؛ ولی الان غیر از گرانی دارو، مسألۀ کمبود و امکان حذف داروی خارجی از بازار داخلی نیز باعث شده است وقتی داروی ایرانی را به بیماران توصیه میکنیم، مقاومت کمتری داشته باشند و همان را بپذیرند.»
این دکتر داروساز دستهبندی داروها به نسخهای و غیرنسخهای را در زمینۀ تبلیغات دارو مهم میداند و توضیح میدهد: «برای تبلیغ در حوزۀ دارو باید این مورد در نظر گرفته شود. دربارۀ داروهای بدون نسخه مثل مکملها، ویتامینها، محصولات زیبایی و آرایشی و… تبلیغات ضرری ندارد و حتی مفید هم هست؛ ولی در زمینۀ داروهای غیر اوتیسی و اقلامی که به نسخۀ پزشک نیاز دارند، تبلیغات درست نیست؛ باید نظر پزشک و شرایط مریض در نظر گرفته شود و قرار نیست داروهای نسخهای با تبلیغات به بیماران معرفی یا توصیه شود.»
خاکسار تبلیغ چنین داروهایی را فقط در حوزۀ تخصصی و بین پزشکان مجاز میداند و اضافه میکند: «مثلاً وقتی یک داروی جدیدی به بازار آمده است و به معرفی نیاز دارد تا پزشک و کادر درمانی از نوع و شرایط اثربخشی آن باخبر شوند، بهنظر من در این محدوده تبلیغ ایرادی ندارد.»
او فروش اینترنتی داروهای نسخهای را نیز درست نمیداند و دلیلش را توضیح میدهد: «بیمار باید به داروخانه مراجعه کند و نسخه دیده شود، پزشک داروساز توضیحات لازم را شفاهی یا کتبی بدهد و اگر مشکل دیگری دارد و داروی دیگری مصرف میکند که تداخل دارد، به حتم گفته شود. در تحویل داروی اینترنتی چند مرحله نظارت را قطع میکنیم. فروش اینترنتی برای داروهای غیرنسخهای میتواند اجرا شود؛ ولی برای داروهای جدا از این موارد همچنان لازم است که به روش سنتی پیش برویم.»
علی خاکسار بستهبندی داروهای ایرانی را به نسبت گذشته بهتر میداند و میگوید: «قبلاً بستهبندیها آنقدر شبیه بود که باعث اشتباه بیمار میشد و حتی تکنسینهای دارویی را به خطا میانداخت. الان بستهبندیها روزبهروز به نسبت نوع دارو و اثر آن تغییر میکند و بهتر میشود.»
این داروساز باتوجهبه موارد فوق، حذف داروخانه با پیشرفت تکنولوژی را محتمل و درست نمیداند و میگوید: «گاهی مریض حرفی دارد که باید شنیده شود، بین گفتگوهای رو در رو حرفی اتفاقی هم گفته میشود که روی مصرف دارو اثر دارد؛ درحالیکه وقتی این تعامل وجود نداشته باشد، فقط ممکن است چند سؤال معمول پرسیده شود و بدون درنظرگرفتن عوارض جانبی یا تداخلهای احتمالی، اثربخشی دارو کم شود.»
این دکتر داروساز حق فنی را یکی از مشکلات داروخانههای میداند و میگوید: «حق فنی یا ویزیت در همۀ شاخههای پزشکی بررسی و مصوب شده است؛ ولی هنوز همان مبلغ کمی که برای پزشک داروساز در نظر گرفته شده، مورد بحث است و مصوبههای آن بین نهادهای مرتبط رفت و برگشت دارد.»
او باتوجهبه قوانین جدید در حوزۀ فروش دارو، برداشتن محدودۀ مجاز داروخانهها، کمشدن حاشیۀ سود داروها، افزایش تعداد داروخانهها و… داروسازی را بهعنوان یک رشتۀ تخصصی دانشگاهی به دیگران توصیه نمیکند و توضیح میدهد: « اشتغال در این رشته نیاز اقتصادی را تأمین نخوهد کرد؛ درحالیکه تعداد خروجیهای این رشته از دانشگاهها زیاد است و همچنان نیز اضافه میشود. مگر آنکه فرد علاقۀ خاصی داشته باشد یا بخواهد وارد صنعت و تولید شود. دانشجویان ما برای این بخش ترغیب و تشویق نمیشوند و توصیهای برای کلینیکال فارمسیست شدن (داروسازی بالینی در بیمارستانها) وجود ندارد. درحالیکه داروساز بالینی کمکدست پزشک معالج است و مواردی را که احتمال دارد به نظر پزشک نرسد، بررسی و مطرح میکند و اثر مهمی بر پیشرفت درمان بیماران دارد.»
هنگام کمبود دارو، دکتر داروساز در مظان اتهام است
انحصار بعضی داروخانههای خاص، روی این حرفه اثر منفی دارد
غلامرضا ولاشجردی فراهانی ورودی سال ۱۳۵۸، اولین دورۀ پس از انقلاب در رشتۀ داروسازی دانشگاه تهران و فارغالتحصیل ۱۳۶۸ است که داروخانۀ دکتر فراهانی را در خیابان شریعتی اداره میکند.
فراهانی بهواسطۀ فرزندان بعضی از دوستان، که بهتبع والدین خود در رشتۀ داروسازی مشغول به تحصیل شدهاند، کمابیش و غیرمستقیم از حال و هوای این روزهای فضای آکادمیک داروسازی و فارغالتحصیلان جدید مطلع است. او برتری دورۀ تحصیل خود نسبت به این مقطع را معیار انتخاب دانشجو میداند که فقط توانایی و برتری علمی بوده است؛ درحالیکه سالهای بعد بهدلیل اضافهشدن امتیازات ویژه برای پذیرش در دانشگاه این معیار علمی ضعیف شده است.
این دکتر داروساز نگاه جامعه به حوزۀ داروسازی را تا حدی منفی توصیف میکند و دلیل را اینطور توضیح میدهد: «حرفۀ داروسازی و کار داروخانه نوعی تجارت به حساب میآید و بیمار در همین فضا با مسئلۀ کمبود یا نبود دارو مواجه میشود؛ درحالیکه بهخاطر درد و بیماری مستأصل شده است و دستش به جایی بند نیست. طبیعی است که اولین کسی که در چنین شرایطی در مظان اتهام قرار میگیرد، دکتر داروساز است.»
او نیز مانند بقیۀ همکارانش افزایش تعداد ورودی و خروجی در رشتۀ داروسازی را باعث کاهش کیفیت نهایی فارغ التحصیلان میداند و میگوید: «یکی از عوامل اصلی ایجاد این شرایط، انتصابهایی براساس روابط و نه براساس شایستگی است، مدیرانی که بهصورت تیمی کار را به دست میگیرند و میآیند و بعد هم دستهجمعی باهم میروند. متأسفانه در بسیاری از مواقع کسانی که در رأس کار قرار میگیرند با جنس کار آشنا نیستند و بخشنامههای آنها دردی از داروساز دوا نمیکند و حتی باعث ایجاد مشکل جدید هم میشوند.»
یکی دیگر از نقدهای فراهانی به انحصار فروش داروست و دراینباره میگوید: «درحالیکه بیشتر فارغالتحصیلان داروسازی وارد سیستم داروخانههای خصوصی میشوند، بخش اعظم توزیع دارو در انحصار چند داروخانۀ خاص (مثلا ۱۳ آبان و داروخانههای مشابه) و زیر نظر دانشگاهها و نهادهای خاص است که اجازۀ توزیع آن داروها در بقیۀ داروخانهها داده نمیشود.»
او دلیل اصلی کمبود داروی کشور را تحریمها میداند و عنوان میکند: «در میدان جنگ هم هلالاحمر و صلیبسرخ حضور و اجازه دارند مجروحان را مرخص یا جابهجا کنند و برایشان دارو تجویز کنند؛ ولی ما در دورۀ تحریم امکان خرید دارو نداریم. تبلیغات مبتنی بر تحریمنبودن دارو بیاساس است. وقتی امکان جابهجایی پول در سطح بینالمللی را نداریم، وقتی نتوانیم حتی مواد اولیه را وارد کنیم، گاهی کمبودهایی پیش میآید که هیچوقت حتی فکر نمیکردیم پیش بیاید.»
قانون مؤثر و کارآمد و نظارت دقیق بر تمام بخشها، راهکار اصلاح وضعیت داروست
حسین وطنخواه وضعیت دارویی کشور را بد توصیف میکند و کمبود داروهای حیاتی مانند والزارتان، فلوکستین، کلونازپام یک میلیگرم و … را که داروهای ساده اما مهمی هستند، دلیل این توصیف منفی عنوان میکند و میگوید: «امروز یک دارو نیست، فردا یک داروی دیگر کمیاب میشود و چند وقت بعد که این کمبودها رفع شد، موجودی داروی دیگری تمام میشود و… به همین دلیل مجبوریم بعضی داروها را انبار کنیم تا بعد به مشکل نخوریم.»
او بهصراحت میگوید که بهطور معمول داروی خارجی را به بیماران توصیه میکند؛ چون معتقد است عوارض جانبی و خصوصاً مشکلات گوارشی پس از مصرف تولیدات خارجی کمتر هستند و حتی تجربۀ شخصیاش این نکته را برایش تأیید کرده است.
وطنخواه شرایط بد دارویی کشور را بیش از تحریمها، تحت تأثیر وضعیت و ناکارآمدیهای داخلی میداند و توضیح میدهد: «یکی از مشکلات دارو کمبود مواد اولیه است که باید وارد شود؛ اما بخشی از کمبودها نتیجۀ تویعنشدن داروست. گاهی اوقات تولیدکننده و پخش، دارو را انبار میکنند و پس از کمبود و آمادگی بازار، دارو با قیمت بالاتر توزیع میشود. دلیلش این است که تولید فلان داروی خاص برایشان بهصرفه نیست و دولت هم اجازۀ افزایش قیمت نمیدهد؛ ولی با این روش مجوز افزایش قیمت آن را میگیرند.»
این دکتر داروساز قانون مؤثر و کارآمد و نظارت سفت و سخت بر تمام بخشهای مرتبط با دارو را بهترین راهکار برای اصلاح شرایط فعلی میداند.
کیفیت داروی ایرانی تفاوت چندانی با نوع خارجی ندارد
فشار دولت بر بیمهها برای پرداخت بهموقع، مشکل دارو را حل میکند
دکتر سارا اسفندیارپور، مسئول فنی داروخانۀ دکتر زهرا قنبری، در خیابان ولیعصر است.
اسفندیارپور دربارۀ شرایط فعلی دارویی کشور میگوید: «الان بعضی داروها کم هستند و بعضی هم مدتی کمیاب میشوند و دوباره در دسترس قرار میگیرند؛ ولی نمیتوان گفت شرایط بدتر از گذشته است. اگر مردم صبور باشند و پزشکان همکاری کنند، نگرانی زیاد درمورد دارو وجود ندارد.»
او برای توصیۀ داروی ایرانی یا خارجی پیش و بیش از هرچیز ترجیح بیمار را در نظر میگیرد و توضیح میدهد: «بعضی بیماران خودشان داروی خارجی میخواهند و بهدنبال داروی خارجی میآیند؛ ولی اگر نظر مرا در این مورد بپرسند، من به همه داروی ایرانی را توصیه میکنم. چون هم هزینۀ پایینتری دارد، راحتتر در داروخانههای مختلف پیدا میشود، در دسترستر است و بعد از مدتی هم برای پیدا کردن آن به مشکل نمیخورند.»
اسفندیارپور معتقد است کیفیت داروی ایرانی و خارجی تفاوت چندانی ندارند؛ ولی میگوید گاهی خود بیماران چنین ادعایی دارند که ما نمیتوانیم آن را رد کنیم یا تأکید کنیم حتماً داروی ایرانی بخرد. این مسئول فنی توصیه میکند که تولیدکنندگان ایرانی باید در بستهبندی داروها دقت بیشتری داشته باشند و به آن توجه کنند؛ چون همین موضوع هم روی نظر بیمار اثر زیادی دارد.
سارا اسفندیارپور به کمبود داروهای داخلی اشاره میکند و میگوید: «گاهی یک داروی تولید داخل هم کمیاب میشود و به نظر میرسد تولیدکننده میزان تولیدش را پایین آورده است که دلیلش را نمیدانم.»
او باتوجه بهحضور در فضای داروخانه، یکی از مشکلات اصلی این مراکز را تبادل مالی با بیمهها میٔداند و توضیح میدهد: «بیمهها معوقات را بهموقع نمیپردازند و چون شرکتهای پخش هم از مدتها پیش دیگر با چک کار نمیکنند، داروخانه بهدلیل نداشتن نقدینگی به مشکل برمیخورند. اگر دولت بتواند بیمهها را ملزم به پرداخت سریعتر کند، بخشی از این مشکلات رفع خواهد شد.»
اسفندیارپور باتوجهبه این موارد، آیندۀ خوبی برای داروخانهها پیشبینی نمیکند و این شغل را از نظر اقتصادی در خطر میبیند، خصوصاً باتوجهبه افزایش تعداد داروخانهها در سطح شهر.
با افزایش تعداد داروخانهها، شأن داروساز زیر سؤال میرود
مقایسۀ کلی بین داروهای ایرانی و خارجی اشتباه است
سارا کریمزاده در سال ۱۳۸۳ از دانشگاه اصفهان فارغالتحصیل و در حرفۀ داروسازی مشغول به کار شده است. او رویکرد جامعه را در زمان دانشجویی خودش با الان متفاوت نمیداند و خوشبینی و بدبینیها به داروخانه را همیشگی میداند که به نسبت شهر، محل و حتی خود افراد متفاوت است. به اعتقاد کریمزاده، بدبینی بعضی از مردم به این حرفه، نیز با فعالیت افراد غیرمرتبط یا حتی کسانی که صداقت کاری ندارند، مرتبط است.
او مهمترین مشکل فعلی داروی کشور را احساس ناامنی مردم عنوان میکند و میگوید: «دارو تاریخ مصرف دارد و نمیتوان آنرا ذخیره کرد. بیماران نگران هستند که سال بعد داروی موردنیازشان را داشته باشند یا نه! کمبود مقطعی داروهای حساسی مثل والزارتان، فلوکستین و… روی این احساس ناامنی اثر داشته است.»
کریمزاده اعتماد مردم به داروی ایرانی را کمتر یا بیشتر از گذشته نمیداند و در مقایسۀ تولیدات داخلی و خارجی میگوید: «نمیتوان بهصورت کلی در این مورد حکم داد. بعضی داروها ایرانی و بعضی اقلام خارجی بهتر هستند، حتی بین داروهای ایرانی و خارجی هم کیفیت داروی دو کارخانۀ متفاوت، باهم فرق دارند. برای مقایسه باید ببینیم کدام داروی ایرانی از کدام کارخانه یا کدام خارجی از کدام کارخانه را در نظر داریم. همین مقایسه هم بدون آزمایش و بررسی دقیق ممکن نیست. بعضی داروها قابلمقایسه هستند و بعضی نیستند. از طرف دیگر این مسئلۀ فرهنگی را در نظر بگیریم که متأسفانه اعتماد مردم ما به هر کالای خارجی روی این موضوع اثر داشته است.»
این دکتر داروساز با تبلیغات دارو مخالفتی ندارد؛ چون به اعتقاد او دارو هم مانند هر کالای دیگری خرید و فروش میشود و از طرف دیگر تمام ارکان سلامت وارد عرصۀ تجارت شدهاند؛ ولی فروش اینترنتی دارو را مشروط به نظارت کامل و پیشگیری از فساد میداند و فکر میکند مهم است پلتفرمی که دارو روی آن عرضه میشود، کارامد باشد و امنیت آن تأمین شود.
سارا کریمزاده مشکل و چالش اصلی داروسازی ایران را تعداد زیاد فارغالتحصیلان میداند و توضیح میدهد: «در کل دنیا داروسازان در حوزههای مختلف تولید، صنعت، درمان، داروخانه و… مشغول به کار هستند؛ ولی ایران چون تولیدکنندۀ اولیه وجود ندارد و داروی تولیدی کشورهای دیگر را کپی میکند، این فرصت را از دست داده و موقعیت شغلی اصلی، داروخانه است. شاید در تهران امکان کار در کارخانهها و بخش صنعت باشد؛ ولی در شهرهای دیگر چنین موقعیتی وجود ندارد و به همین دلیل داروسازان به شهر خود برنمیگردند و در شهرهای بزرگ مشغول میشوند.»
او ادامه میدهد: «با افزایش تعداد داروخانهها، شأن داروساز زیر سؤال میرود؛ چون یک داروساز صاحب داروخانه نیست. در اکثر موارد داروساز استخدام و به کارمندی تبدیل میشود که برای سرمایهگذار کار میکند. سرمایهگذار هم نگران سلامت جامعه نیست و برای سودش کار میکند.»
کریمزاده در پایان میگوید: «در چنین شرایطی که امکان کار در کارخانه برای همه وجود ندارد، باید پذیرش رشتۀ داروسازی را کاهش دهیم تا مجبور نشویم قوانین تأسیس داروخانه را تغییر دهیم و شاهد نباشیم رقابتی شبیه آنچه بین دو سوپر یا میوهفروشی است، بین داروخانهها شکل بگیرد و بهتبع آن سلامت جامعه تحتتأثیر قرار بگیرد؛ کما اینکه الان هم تقریباً چنین شرایطی داریم؛ ولی میتواند بدتر هم بشود.»
منبع: ماهنامه غذا و دارو